روایت احمدی نژاد از ورود کانتینرهای لوازم آرایشی با پوشش کالاهای تحریمی

ما در دولت بودیم، یک روز استاندار بوشهر تماس گرفت و گفت مدیر کل گمرک آمده اینجا و استعفا داده و میگوید من دیگر کار نمیکنم. گفتم موضوع چیست؟ چرا کار نمیکند؟ گفت مدیرکل گمرک میگوید یک نهاد امنیتی آمده اینجا تحت عنوان اینکه ما میخواهیم کالاهای حساس تحریمی را وارد کشور بکنیم، هر هفته ۲۰ الی ۲۵ تا ۵۰ تا کانتینر دربسته وارد میکند و اجازه نمیدهد ما آنها را بازرسی کنیم و کالا را با اسناد آن تطبیق بدهیم. بالاخره ماموران گمرک حساس میشوند، مگر چقدر کالای سری و قطعات محرمانه در کشور مصرف دارد؟ یکبار علیرغم فشار آن مامورین امنیتی و اطلاعاتی، بستهها را باز میکنند و میبینند لوازم آرایشی است.
آنها میگویند اشتباه شده است! مسئولین گمرک میگویند پس بقیه اش چی؟ آنها همهاش لوازم آرایشی است. میآیند تعهد میدهند که دیگر تکرار نکنند. یک مدت میگذرد ولی همینطور این کانتینرها وارد کشور میشود. باز یکی از بستهها را باز میکنند و میبینند لوازم آرایشی است! میگویند پس آن کالاهای حساس تحریمی کجاست؟ مدیر باشرفِ با تعهدِ گمرک میگوید من دیگر کار نمیکنم. میگوید من برای مردم عادی که میخواهند یک یخچال یا تلویزیون از ته لنج بیاورند سخت گیری میکنم، اما یک مامور امنیتی یا نهاد امنیتی ـ اطلاعاتی میآید همینطور هفتهای ۵۰ تا کانتینر لوازم آرایشی وارد کشور میکند و ما نمیتوانیم جلویش را بگیریم. خود من برخورد کردم و مشخص شد که یک معاون وزیر اطلاعات پشت او هست که برای من خیلی سخت بود. من دستور دادم که باید عزل شود. یکی از مشکلات ما در آن دوران این بود که ما میگفتیم باید عزل شود و بعد میرفتند جاهای دیگر، اجازه میگرفتند که عزل نشوند!